۳۵۶ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۶

رخش با آب و آتش در نقابست
لبش با آتش اندر عین آبست

شکنج طره‌اش برچهره گوئی
که از شب سایبان برآفتابست

لب شیرین او یا جان شیرین
خط مشکین او یا مشگ نابست

عقیقش کاتش اوآب لعلست
عذارش کاب او آتش نقابست

شکردر اهتمام پر طوطیست
قمر در سایهٔ پر غرابست

ز چشمش فتنه بیدارست و چشمش
چو بختم روز و شب در عین خوابست

عقیق اشک من در جام یاقوت
شراب لعل یا لعل مذابست

سر انگشت نگارینت نگارا
بخون جان مشتاقان خضابست

اگر شورم کنی ورتلخ گوئی
چو طوطی شکرت شیرین جوابست

تن خواجو نگر در مهر رویت
که چون تار قصب بر ماهتابست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.