۲۷۰ بار خوانده شده

شنیدن عاشق سخن معشوق را

چو آمد نامهٔ معشوق چالاک
به عاشق، گفت آن مهجور غمناک

غنوده بخت شد بیدار ما را
مشرف کرد خواهد یار ما را

طرب پیوند خواهد کرد با دل
روا گشت آنچه میجست از خدا دل

خنک دردی که درمانی پذیرد!
خوشا کاری که سامانی پذیرد!
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:مثنوی
گوهر بعدی:خلاصهٔ سخن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.