۲۹۸ بار خوانده شده

رسیدن نامهٔ عاشق به معشوق

چو آن شیرین سخن این نامه بر خواند
در آن بیچارگی کردن فرو ماند

به ننگ و نام خود لختی نظر کرد
سخن‌هایی، که بود، از دل بدر کرد

غرور حسن بود اندر سر او
نمی‌شد رام طبع کافر او
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:فرد
گوهر بعدی:خلاصهٔ سخن
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.