۳۲۰ بار خوانده شده
ای که تیر بیوفایی در کمان پیوستهای
بار دیگر چیست کندر دیگران پیوستهای؟
گر به شمشیر فراقم پی کنی صد پی روان
در تو پیوندم، که صد رگ با روان پیوستهای
ای بهایی گوهر، اندر سلک پیمان و وفا
با چنان خرمهرها بس رایگان پیوستهای!
میخوری خون دل من، تا ز دل دوری کنم
از دلم چون دور گردی؟ چون به جان پیوستهای
وقت خاموشی چو فکر اندر دلم پیچیدهای
روز گویایی چو ذکرم در زبان پیوستهای
گر چه هر دم بشکنی عهدی و برداری دلی
همچنین میکن، که با ما هم چنان پیوستهای
گوش دار، ای بت که از زلف گریبانگیر خود
فتنها در دامن آخر زمان پیوستهای
گر بجوشد خونم اندر پوست چندان طرفه نیست
که آتش مهرم به مغز استخوان پیوستهای
دشمن من خاک بر سر کرد، تا در کوی خویش
اوحدی را سر به خاک آستان پیوستهای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
بار دیگر چیست کندر دیگران پیوستهای؟
گر به شمشیر فراقم پی کنی صد پی روان
در تو پیوندم، که صد رگ با روان پیوستهای
ای بهایی گوهر، اندر سلک پیمان و وفا
با چنان خرمهرها بس رایگان پیوستهای!
میخوری خون دل من، تا ز دل دوری کنم
از دلم چون دور گردی؟ چون به جان پیوستهای
وقت خاموشی چو فکر اندر دلم پیچیدهای
روز گویایی چو ذکرم در زبان پیوستهای
گر چه هر دم بشکنی عهدی و برداری دلی
همچنین میکن، که با ما هم چنان پیوستهای
گوش دار، ای بت که از زلف گریبانگیر خود
فتنها در دامن آخر زمان پیوستهای
گر بجوشد خونم اندر پوست چندان طرفه نیست
که آتش مهرم به مغز استخوان پیوستهای
دشمن من خاک بر سر کرد، تا در کوی خویش
اوحدی را سر به خاک آستان پیوستهای
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۴۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۷۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.