۳۲۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۹۴

کی مرا نزد تو همچون دگران بگذارند؟
این قدر بس که ز دورم نگران بگذارند

هیچ شک نیست که ما هم به نصیبی برسیم
از وصال تو، گرین جمله بران بگذارند

در جهان کار رخ و قد تو بالا گیرد
اگر این کار به صاحب نظران بگذارند

صورتی را که ازو نور بصیرت خیزد
حیف باشد که بدین بی‌بصران بگذارند

ما به پند پدران از پی خوبان روزی
بنشینیم گرین خوش پسران بگذارند

ای که از دام من شیفته بگریخته‌ای
دگرت صید کنم گرد گران بگذارند

اوحدی، گر چه ترا هم خبری چندان نیست
با تو سهلست گرین بی‌خبران بگذارند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.