۳۱۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۴

دل ببردی و یکی کار دگر خواهم کرد
چیست آن؟ جان به سر کار تو در خواهم کرد

دگری روی ز تیر تو اگر می‌پیچید
بمن انداز، که من دیده سپر خواهم کرد

خوبرویان همه گر در نظرم جمع شوند
من ندانم که به غیر از تو نظر خواهم کرد

اگر انکار کنندم به محبت همه خلق
تو مپندار کزین کار حذر خواهم کرد

پیش خورشید رخت غایت کوته نظریست
گر به خوبی صفت روی قمر خواهم کرد

من چو از پستهٔ خندان تو کامی یابم
طفل ره باشم، اگر یاد شکر خواهم کرد

اوحدی، عاشق اویی، ز سر جان برخیز
ورنه بنشین، که من این کار به سر خواهم کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.