۲۸۷ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۴

ای غایت عیش این جهانی
ای اصل نشاط و شادمانی

گر روح بود لطیف روحی
ور جان باشد عزیز جانی

گفتی که چگونه‌ای تو بی‌ما
دور از تو بتا چنان که دانی

از درد تو سخت ناتوانم
رنجی برگیر اگر توانی

کردیم به پرسشی قناعت
زین بیش همی مکن گرانی

گر دست‌رسی بدی به بوسی
کاری بودی هزارگانی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.