۳۰۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۵۷

ای برده دل من و جفا کرده
بافرقت خویشم آشنا کرده

آخر به جفا مرا بیازردی
در اول دوستی وفا کرده

روی از تو بتا چگونه گردانم
پشت از غم عشق تو دو تا کرده

هر روز مرا هزار بد گویی
من بر تو هزار شب دعا کرده

ای رنج فراق روی و موی تو
جان ودل من ز من جدا کرده

وانگه من مستمند بی‌دل را
در محنت عاشقی رها کرده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.