۳۰۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۵۱

ایمن ز عارض تو این خط سیاه تو
گویی که به روم آمد از زنگ سپاه تو

بر غبغب چون سیمت از خط سیه گویی
مشک است طرازنده بر طرهٔ ماه تو

تا ابر ترا دیدم بر گرد مه روشن
چون رعد همی نالم هر لحظه ز ماه تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.