۳۲۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۷

هرچند به جای تو وفا دارم
هم از تو توقع جفا دارم

در سر ز تو همچنان هوس دارم
در دل ز تو همچنان هوادارم

از من چو جهان مبر که تو دانی
کز دولت این جهان ترا دارم

بیگانه مشو چو دین و دل با من
چون با غم تو دل آشنا دارم

گویی که مگوی راز با خصمان
حاشا لله که این روا دارم

لیکن به گل آفتاب چون پوشم
چون پشت چو ماه نو دوتا دارم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.