۳۰۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۹۵

دل باز به عاشقی درافکندم
برداد به باد عهد و سوگندم

پیوست به عشق تا دگرباره
ببرید ز خاص و عام پیوندم

برکند به دست عشوه از بیخم
تا بیخ صلاح و توبه برکندم

پندم بدهد همی شود در سر
این بار که نیک نیک دربندم

چون بستهٔ بند عاشقی باشم
کی سود کند نصیحت و پندم

از مرهم وصل فارغم زیرا
کز یار به درد هجر خرسندم

آخر شب هجر بگذرد بر من
گر بگذارند روزکی چندم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.