۳۱۰ بار خوانده شده
بدو چشم تو که تا زندهام
تو خداوندی و من بندهام
سر زلف تو گواه منست
که من از بهر رخت زندهام
به رخ خویش بنازی چنان
که من از عشق تو تا زندهام
چه زنم خنده که در عشق تو
ز دو صد گریه بود خندهام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
تو خداوندی و من بندهام
سر زلف تو گواه منست
که من از بهر رخت زندهام
به رخ خویش بنازی چنان
که من از عشق تو تا زندهام
چه زنم خنده که در عشق تو
ز دو صد گریه بود خندهام
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.