۲۸۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۷۱

جمالت عشق می‌افزاید امروز
رخت غارت‌کنان می‌آید امروز

مه و خورشید در خوبی و کشی
غلام روی خوبت شاید امروز

سر زلفت سر آن دارد اکنون
که راز عاشقان بگشاید امروز

بسا جان منتظر بر لب رسیده
که تا عشقت چه می‌فرماید امروز

بنامیزد نگارا از نکویی
چنانی کت چنان می‌باید امروز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.