۲۹۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۶۹

تختهٔ عشق برنوشتم باز
برنویس ای نگار تختهٔ ناز

تا بر استاد عاشقی خوانیم
روزکی چند باب ناز و نیاز

ورقی باز کن ز عهد قدیم
باز کن خاک عشوه از سر آز

هین که روز و شب زمانه همی
ورق عمرمان کنند فراز

چند گویی زمانه در پیش است
بر وفای زمانه هیچ مناز

قصه کوتاه کن که کوته کرد
روز امید انتظار دراز
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۶۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.