۳۲۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۹۸

هرچه با من کنی روا باشد
برگ آزار تو کرا باشد

چون تو در عیش و خرمی باشی
گر نباشد رهی روا باشد

چند گویی که از بلا بگریز
که ره عشق پر بلا باشد

از بلای تو چون توان بگریخت
چون دلم بر تو مبتلا باشد

با بلا و غم تو عرض کنم
گر جهان سر به سر مرا باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۹۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.