۳۴۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۱

پایم از عشق تو در سنگ آمدست
عقل را با تو قبا تنگ آمدست

نام من هرگز نیاری بر زبان
آری از نامم ترا ننگ آمدست

هرچه دانی از جفا با من بکن
کت زبونی نیک در چنگ آمدست

هرکسی آمد به استقبال من
اندهانت چند فرسنگ آمدست

انوری پایت ز راهی بازکش
کاندران هر مرکبی لنگ آمدست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.