۳۳۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۶

ای دلارای روزن زندان
دیدگان را نعیم جاویدی

بی‌محاق و کسوف بادی از آنک
شب مرا ماه و روز خورشیدی

همه سعدم تویی از آن که مرا
فلک مشتری و ناهیدی

ور همی دیو بینم از تو رواست
که گذرگاه تخت جمشیدی

به امید تو زنده‌ام گرنه
مر مرا کشته بود نومیدی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - نه مسلمانی و نه برهمنی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.