۳۳۰ بار خوانده شده
هرگز بود به شوخی چشم تو عبهری
یا راستتر ز قد تو باشد صنوبری
یا داشت خوبتر ز تو معشوق، عاشقی
یا زاد شوختر ز تو فرزند، مادری
گر بگذرم به کوی تو روزی هزار بار
بینم نشسته بر سر کویت مجاوری
یا دست بر دلی ز تو یا پای در گلی
یا باد در کفی ز تو یا خاک بر سری
کردی ز بیدلی تو مرا در جهان سمر
نی بیدلی است چون من و نی چون تو دلبری
نی چون من است در همه عالم ستمکشی
نی چون تو هست در همه گیتی ستمگری
پران شود ز زیر کله زاغ زلف تو
تا بر پرد ز بر دل من چون کبوتری
زان زلف عنبرینت رخم چنبری شود
تا پشت من خمیده شود همچو چنبری
گفتی چرا کشی سر زلف معنبرم
گویم که سازمش ز دل خویش مجمری
گوئی که شکر منت آید به آرزو
گویم حدیث در دهنت باد شکری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
یا راستتر ز قد تو باشد صنوبری
یا داشت خوبتر ز تو معشوق، عاشقی
یا زاد شوختر ز تو فرزند، مادری
گر بگذرم به کوی تو روزی هزار بار
بینم نشسته بر سر کویت مجاوری
یا دست بر دلی ز تو یا پای در گلی
یا باد در کفی ز تو یا خاک بر سری
کردی ز بیدلی تو مرا در جهان سمر
نی بیدلی است چون من و نی چون تو دلبری
نی چون من است در همه عالم ستمکشی
نی چون تو هست در همه گیتی ستمگری
پران شود ز زیر کله زاغ زلف تو
تا بر پرد ز بر دل من چون کبوتری
زان زلف عنبرینت رخم چنبری شود
تا پشت من خمیده شود همچو چنبری
گفتی چرا کشی سر زلف معنبرم
گویم که سازمش ز دل خویش مجمری
گوئی که شکر منت آید به آرزو
گویم حدیث در دهنت باد شکری
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۶۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.