۵۵۴ بار خوانده شده
سرهای سراندازان در پای تو اولیتر
در سینهٔ جانبازان سودای تو اولیتر
ای جان همه عالم، ریحان همه عالم
سلطان همه عالم مولای تو اولیتر
ای داور مهجوران، جان داروی رنجوران
صبر همه مستوران، رسوای تو اولیتر
خواهی که کشی یاری آن یار منم آری
گر کشتنیم باری در پای تو اولیتر
خرمترم اینک بین از خوی توام غمگین
کز هرچه کند تسکین صفرای تو اولیتر
دل کز همه درماند جان بر سرت افشاند
چون جای تو او داند او جای تو اولیتر
رای تو به کینتوزی دارد سر جانسوزی
چون نیست لبت روزی هم رای تو اولیتر
تا تو به پری مانی، شیدای توام دانی
یک شهر چو خاقانی شیدای تو اولیتر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
در سینهٔ جانبازان سودای تو اولیتر
ای جان همه عالم، ریحان همه عالم
سلطان همه عالم مولای تو اولیتر
ای داور مهجوران، جان داروی رنجوران
صبر همه مستوران، رسوای تو اولیتر
خواهی که کشی یاری آن یار منم آری
گر کشتنیم باری در پای تو اولیتر
خرمترم اینک بین از خوی توام غمگین
کز هرچه کند تسکین صفرای تو اولیتر
دل کز همه درماند جان بر سرت افشاند
چون جای تو او داند او جای تو اولیتر
رای تو به کینتوزی دارد سر جانسوزی
چون نیست لبت روزی هم رای تو اولیتر
تا تو به پری مانی، شیدای توام دانی
یک شهر چو خاقانی شیدای تو اولیتر
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۹۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۹۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.