۴۵۵ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۰۹

جانا لب تو پیش‌کش از ما چه ستاند
اینک سر و زر نقد دگر تا چه ستاند

مائیم و دلی جوجو از اندیشهٔ عشقت
عشقت به یکی جو چه دهد یا چه ستاند

عشق تو به منشور کهن جان ستد از من
یارب چو شود تازه به طغرا چه ستاند

امروز جهان بستد و ما را غم این نیست
ما را غم آن است که فردا چه ستاند

گیرم که عروس غم تو نامزد ماست
وصل تو ز ما خط تبرا چه ستاند

چون تافتگی تب خاقانی از اینجاست
دل مهر تب او ز دگر جا چه ستاند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۰۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.