۳۹۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۸۷

طریق عشق رهبر برنتابد
جفای دوست داور برنتابد

به عیاری توان رفتن ره عشق
که این ره دامن تر برنتابد

هوا چون شحنه شد بر عالم دل
خراج از عقل کمتر برنتابد

سری را کاگهی دادند ازین سر
گران‌باری افسر برنتابد

سر معشوق داری سر درانداز
که عاشق زحمت سر برنتابد

به وام از عشق جانی چند برگیر
که یک جان ناز دلبر برنتابد

ز کوی عشق خاقانی برون شو
که او یار قلندر بر نتابد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.