۳۹۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸

از کف ایام امان کس نیافت
وز روش دهر زمان کس نیافت

شام و سحر هست رصددار عمر
زین دو رصد خط امان کس نیافت

رفت زمانی که ز راحت در او
نام غم از هیچ زبان کس نیافت

و آمد عهدی که ز خرم‌دلان
در همه آفاق نشان کس نیافت

اهل میندیش که در عهد ما
سایهٔ عنقا به جهان کس نیافت

جنس طلب کردی خاقانیا
کم طلب آن چیز که آن کس نیافت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.