۳۵۳ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۵

اهل بر روی زمین جستیم نیست
عشق را یک نازنین جستیم نیست

زین سپس بر آسمان جوئیم اهل
زان که بر روی زمین جستیم نیست

برنشین ای عمر و منشین ای امید
کاشنائی همنشین جستیم نیست

خرمگس برخوان گیتی صف زده است
یک مگس را انگبین جستیم نیست

گفتی از گیتی وفا جویم، مجوی
کز تو و او ما همین جستیم نیست

بر کمین‌گاه فلک بودیم دیر
شیرمردی در کمین جستیم نیست

هست در گیتی سلیماتن صدهزار
یک سلیمان را نگین جستیم نیست

ترک خاقانی بسی گفتیم لیک
مثل او سحرآفرین جستیم نیست

در خراسان نیست مانندش چنانک
در عراقش هم قرین جستیم نیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.