۳۹۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۰

با رخت ای دلبر عیار یار
نیست مرا نیز به گل کار کار

تا رخ گلنار تو رخشنده گشت
بر دل من ریخته گلنار نار

چشم تو خونخواره و هر جادویی
مانده از آن چشمک خونخوار خوار

بنده وفادار و هواخواه تست
بنده هواخواه و وفادار دار

داد کن ای کودک و بردار جور
منبر پیش آور و بردار دار

ای تو دل‌آزار و من آزرده‌دل
دل شده ز آزار دل آزار، زار

گردل من باز ببخشی به من
جور مکن لشکر تیمار مار
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹ - در وصف بهار و مدح خواجه علی‌بن محمد
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.