۵۹۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰

الا وقت صبوحست، نه گرمست و نه سردست
نه ابرست و نه خورشید، نه بادست و نه گردست

بیار ای بت کشمیر، شراب کهن پیر
بده پر و تهی گیر که مان ننگ و نبردست

از آن باده که زردست و نزارست ولیکن
نه از عشق نزارست و نه از محنت زردست

به جان اندر قوتست و به مغز اندر مشکست
به چشم اندرنورست و به روی اندر، وردست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹ - در مدح سلطان مسعود غزنوی
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.