۳۴۳ بار خوانده شده

غزل ۳۶۵

صاف طرب آماده کن ترتیب عشرتخانه ده
بنشین و بنشان غیر را ، پیمانه خور ، پیمانه ده

نقل وفا در بزم نه تا رام گردد مدعی
مرغی که نبود در قفس او را فریب دانه ده

تا گرم گردد هر زمان هنگامه‌ای در کوی تو
طفلان بازی دوست را زنجیر این دیوانه ده

با لاابالی مشربان خوش‌بر سر میدان درآ
دستار را آشفته کن تابی بر آن رندانه ده

گر پیش او گشتی خجل سهل است این خفت بکش
وحشی شکایت تا به کی تخفیف این افسانه ده
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۳۶۴
گوهر بعدی:غزل ۳۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.