۴۰۷ بار خوانده شده

غزل ۷۲

ای همنفسان بودن وآسودن ما چیست
یاران همه کردند سفر بودن ما چیست

بشتاب رفیقا که عزیزان همه رفتند
ساکن شدن و راه نپیمودن ما چیست

ای چرخ همان گیر که از جور تو مردیم
هر دم المی بر الم افزودن ما چیست

گر زخم غمی بر جگر ریش نداریم
رخساره به خون جگر آلودن ما چیست

وحشی چو تغافل زده از ما گذرد یار
افتادن و بر خاک جبین سودن ما چیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۷۱
گوهر بعدی:غزل ۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.