۳۸۳ بار خوانده شده

غزل ۶۶

مشورت با غمزه چشمت را پی تسخیر کیست
باز این تدبیر بهر جان بی تدبیر کیست

دست یاری کاستین مالیده جیب ما گرفت
جیب ما بگذاشت تا دیگر گریبانگیر کیست

ای خدنگ غمزه ضایع کن به ما هم ناوکی
تا بداند جان ما آماجگاه تیر کیست

این غرور نازیاد از بندی نو میدهد
حسن را در دست استغنا سر زنجیر کیست

بنده‌ای چون من که خواهد از تو قیمت یک نگاه
آورد گر دیگری در بیعش از تقصیر کیست

نام گو موقوف کن وحشی که این طومار شوق
هست گویا کز زبان عجز بی تأثیر کیست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶۵
گوهر بعدی:غزل ۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.