۳۶۶ بار خوانده شده
این چه رنگست برین گونه که آمیختهای
این چه شورست که ناگاه برانگیختهای
خوابم از دیده شده غایب و دیگر به چه صبر
تا تو غایب شدهای از من و بگریختهای
رخ زردم به گلی ماند نایافته آب
کابرویم همه از روی فرو ریختهای
چو فسون دانم کردن چه حیل دانم ساخت
تا بدانم که تو در دام که آویختهای
پس برآمیخت ندانم به جهان جز با تو
که تو شمشاد به گلبرگ برآمیختهای
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این چه شورست که ناگاه برانگیختهای
خوابم از دیده شده غایب و دیگر به چه صبر
تا تو غایب شدهای از من و بگریختهای
رخ زردم به گلی ماند نایافته آب
کابرویم همه از روی فرو ریختهای
چو فسون دانم کردن چه حیل دانم ساخت
تا بدانم که تو در دام که آویختهای
پس برآمیخت ندانم به جهان جز با تو
که تو شمشاد به گلبرگ برآمیختهای
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.