۳۵۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۷

باز افتادیم در سودای تو
از نشاط آن رخ زیبای تو

دستمان گیر الله الله زینهار
زان که بنهادیم سر در پای تو

باز ما را جاودان در بند کرد
حلقهٔ زلفین عنبرسای تو

باز کاسد کرد در بازار عشق
عقل ما را لعل روح افزای تو

ما دو صد منزل دوان باز آمدیم
مردمی کن یک قدم باز آی تو

روی سوی عشق تو آورده‌ایم
گر چه آگه نیستیم از رای تو

با ملاحت خود سراسر نقش کرد
نیکویی بر روی چون دیبای تو

باز ما را عالمی چون حلقه کرد
آن دو چشم جادوی رعنای تو

مر سنایی را کنون تا جاودان
در پذیرش تا بود مولای تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.