۳۴۸ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۵۵

تا کی از عشوه و بهانهٔ تو
چند ازین لابه و فسانهٔ تو

شور و آشوب در جهان افگند
غمزهٔ چشم جاودانهٔ تو

هیچ آشوب نیست در عالم
این چه فتنه‌ست در زمانهٔ تو

کعبهٔ عاشقان سوخته دل
هست امروز آستانهٔ تو

عاشقانت همی طواف کنند
گرد کوی و سرای و خانه تو

ای همایون همای کبک خرام
دل عشاق آشیانهٔ تو

عاشقانت همی به جان بخرند
انده عشق جاودانهٔ تو
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.