۳۵۰ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۳۵

صبر کم گشت و عشق روز افزون
کسیه بی سیم گشت و دل پرخون

می‌دهد درد می‌نهد منت
یار ما را عجب گرفت زبون

صنعتش سال و ماه عشوه و زرق
سخنش روز و شب فنون و فسون

پشت کوژ و تنم ضعیف شدست
پشت چون نون و دل چو نقطهٔ نون

عقل با عشق در نمی‌گنجد
زین دل خسته رخت برد برون

حالم اینست و حرص و عشقم پیش
راست گفتند ک «الجنون فنون»
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۳۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.