۳۴۱ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۰۶

تخم بد کردن نباید کاشتن
پشت بر عاشق نباید داشتن

ای صنم ار تو بخواهی بنده را
زین سپس دانی نکوتر داشتن

چند ازین آیات نخوت خواندن
چند ازین رایات عجب افراشتن

نقش چین باید ز سینه محو کرد
صورت مهر و وفا بنگاشتن

چند ازین شاخ وفاها سوختن
چند ازین تخم جفاها کاشتن

خوب نبود بر چو من بیچاره‌ای
لشکر جور و جفا بگماشتن

زشت باشد با چو من درمانده‌ای
شرط و رسم مردمی نگذاشتن

در صف رندان و قلاشان خویش
کمترین کس بایدم پنداشتن
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۰۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۰۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.