۳۵۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۷۲

ما را میفگنید که ما اوفتاده‌ایم
در کار عشق تن به بلاها نهاده‌ایم

آهستگی مجوی تو از ماورای هوش
کاکنون به شغل بی دلی اندر فتاده‌ایم

ما بی‌دلیم و بی‌دل هر چه کند رواست
دل را به یادگار به معشوق داده‌ایم

از ما بهر حدیث به آزار چون کشد
ما مردمان بی دل و بی مکر و ساده‌ایم

خصمان ما اگر در خوبی ببسته‌اند
ما در وفاش چندین درها گشاده‌ایم

گر بد کنند با ما ما نیکویی کنیم
زیرا که پاک نسبت و آزاده زاده‌ایم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۷۱
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.