۳۶۹ بار خوانده شده
ای سنایی کفر و دین در عاشقی یکسان شمر
جان ده اندر عشق و آنگه جان ستان را جان شمر
کفر و ایمان گر به صورت پیش تو حاضر شوند
دستگاه کفر بیش از مایهٔ ایمان شمر
ور نمیدانی که خود جانان چه باشد در صفا
هر چه آن را از تو بیرون برد آن را آن شمر
چشمهٔ حیوان چه جویی قطرهای آب از نیاز
در کنار افشان ز چشم و چشمهٔ حیوان شمر
یوسف گم کرده از نو دیدهٔ شوخی بدوز
پوست را بر قالب خود خانهٔ احزان شمر
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
جان ده اندر عشق و آنگه جان ستان را جان شمر
کفر و ایمان گر به صورت پیش تو حاضر شوند
دستگاه کفر بیش از مایهٔ ایمان شمر
ور نمیدانی که خود جانان چه باشد در صفا
هر چه آن را از تو بیرون برد آن را آن شمر
چشمهٔ حیوان چه جویی قطرهای آب از نیاز
در کنار افشان ز چشم و چشمهٔ حیوان شمر
یوسف گم کرده از نو دیدهٔ شوخی بدوز
پوست را بر قالب خود خانهٔ احزان شمر
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۷۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.