۴۴۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۱۴۷

هر که در عاشقی تمام بود
پخته خوانش اگر چه خام بود

آنکه او شاد گردد از غم عشق
خاص دانش اگر چه عام بود

چه خبر دارد از حلاوت عشق
هر که در بند ننگ و نام بود

دوری از عشق اگر همی خواهی
کز سلامت ترا سلام بود

در ره عاشقی طمع داری
که ترا کار بر نظام بود

این تمنا و این هوس که تراست
عشقبازی ترا حرام بود

عشق جویی و عافیت طلبی
عشق یا عافیت کدام بود

بندهٔ عشق باش تا باشی
تا سنایی ترا غلام بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۴۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.