۲۸۵ بار خوانده شده
بیشتر عمر چنان بودهام
کز نظر خویش نهان بودهام
گه به مناجات به سر گشتهام
گه به خرابات دوان بودهام
گاه ز جان سود بسی کردهام
گاه ز تن عین زیان بودهام
راستی آن است که از هیچ وجه
من نه درین و نه در آن بودهام
من چکنم کان که چنان خواستند
گر بد و گر نیک چنان بودهام
گرچه به خورشید مرا علم هست
طالب یک ذره عیان بودهام
نی که خطا رفت چه علم و چه عین
دلشدهٔ سوختهجان بودهام
گرچه سبکدل شدهام هم ز خود
بر دل خود سخت گران بودهام
بحر جهان بس عجب آمد مرا
غرق تحیر ز جهان بودهام
گرچه ز هر نوع سخن گفتهام
کوردلی گنگ زبان بودهام
زآنچه که اصل است چو آگه نیم
پس همه پندار و گمان بودهام
هیچ نمیدانم و در عمر خویش
منتظر یک همه دان بودهام
چون همه دانی نتوان زد به تیر
لاجرم از غم چو کمان بودهام
غرقهٔ خون شد ز تحیر فرید
زانکه بسی اشکفشان بودهام
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
کز نظر خویش نهان بودهام
گه به مناجات به سر گشتهام
گه به خرابات دوان بودهام
گاه ز جان سود بسی کردهام
گاه ز تن عین زیان بودهام
راستی آن است که از هیچ وجه
من نه درین و نه در آن بودهام
من چکنم کان که چنان خواستند
گر بد و گر نیک چنان بودهام
گرچه به خورشید مرا علم هست
طالب یک ذره عیان بودهام
نی که خطا رفت چه علم و چه عین
دلشدهٔ سوختهجان بودهام
گرچه سبکدل شدهام هم ز خود
بر دل خود سخت گران بودهام
بحر جهان بس عجب آمد مرا
غرق تحیر ز جهان بودهام
گرچه ز هر نوع سخن گفتهام
کوردلی گنگ زبان بودهام
زآنچه که اصل است چو آگه نیم
پس همه پندار و گمان بودهام
هیچ نمیدانم و در عمر خویش
منتظر یک همه دان بودهام
چون همه دانی نتوان زد به تیر
لاجرم از غم چو کمان بودهام
غرقهٔ خون شد ز تحیر فرید
زانکه بسی اشکفشان بودهام
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۷۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۷۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.