۳۶۴ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۲۸۵

عاشقان زنده‌دل به نام تو اند
تشنهٔ جرعه‌ای ز جام تو اند

تا به سلطانی اندر آمده‌ای
دل و جان بندهٔ غلام تو اند

زیر بار امانت غم تو
توسنان زمانه رام تو اند

سرکشان بر امید یک دانه
دانه نادیده صید دام تو اند

کاملان وقت آزمایش تو
در ره عشق ناتمام تو اند

رهنمایان راه بین شب و روز
در تماشای احترام تو اند

صد هزار اهل درد وقت سحر
آرزومند یک پیام تو اند

همچو عطار بی‌دلان هرگز
زندهٔ یادگار نام تو اند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.