۴۱۳ بار خوانده شده

سختی و سختیها

نهفتن بعمری غم آشکاری
فکندن بکشت امیدی شراری

بپای نهالی که باری نیارد
جفا دیدن از آب و گل، روزگاری

ببزم فرومایگان ایستادن
نشستن بدریوزه در رهگذاری

ز بیم هژبران، پناهنده گشتن
بگرگی سیه دل، بتاریک غاری

ز سنگین دلی، خواهش لطف کردن
سوی ناکسی، بردن از عجز کاری

بجای گل آرزوئی و شوقی
نشاندن بدل، نوک جانسوز خاری

بدریا درافتادن و غوطه خوردن
نه جستن پناهی، نه دیدن کناری

زبون گشتن از درد و محروم ماندن
بهر جا برون بودن از هر شماری

شنیدن ز هر سفله، حرف درشتی
ز مردم کشی، خواستن زینهاری

بهی، پراکنده گشتن چو کاهی
ز بادی، پریشان شدن چون غباری

بسی خوشتر و نیک‌تر نزد دانا
ز دمسازی یار ناسازگاری
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:سپید و سیاه
گوهر بعدی:سرنوشت
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.