۷۱۷ بار خوانده شده

قصیدهٔ شمارهٔ ۲۰

دانی که را سزد صفت پاکی؟
آنکو وجود پاک نیالاید

در تنگنای پست تن مسکین
جان بلند خویش نفرساید

دزدند خودپرستی و خودکامی
با این دو فرقه راه نپیماید

تا خلق ازو رسند بسایش
هرگز به عمر خویش نیاساید

آنروز کآسمانش برافرازد
از توسن غرور به زیر آید

تا دیگران گرسنه و مسکینند
بر مال و جاه خویش نیفزاید

در محضری که مفتی و حاکم شد
زر بیند و خلاف نفرماید

تا بر برهنه جامه نپوشاند
از بهر خویش بام نیفراید

تا کودکی یتیم همی بیند
اندام طفل خویش نیاراید

مردم بدین صفات اگر یابی
گر نام او فرشته نهی، شاید
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۱۹
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.