۳۲۱ بار خوانده شده
من این نامه که اکنون مینویسم
به آب چشم پر خون مینویسم
ازین در بر نوشتم نامه لیکن
نه آن سوزست کاکنون مینویسم
به عذرا درد وامق مینمایم
به لیلی حال مجنون مینویسم
نگارا قصهٔ خود را به خدمت
نمیدانم که تا چون مینویسم
تو بپذیر، ارچه من عذری نیارم
تو خوش خوان، گرچه من دون مینویسم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
به آب چشم پر خون مینویسم
ازین در بر نوشتم نامه لیکن
نه آن سوزست کاکنون مینویسم
به عذرا درد وامق مینمایم
به لیلی حال مجنون مینویسم
نگارا قصهٔ خود را به خدمت
نمیدانم که تا چون مینویسم
تو بپذیر، ارچه من عذری نیارم
تو خوش خوان، گرچه من دون مینویسم
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:تکه ۱۸
گوهر بعدی:تکه ۲۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.