۳۳۲ بار خوانده شده

تکه ۱۳ - خسرو من چون به بارگاه (برآید)

خسرو من چون به بارگاه برآید
نعره و فریاد از سپاه برآید

عاشق صادق ز خان و مان بگریزد
مرد توانگر ز مال و جاه برآید

بر سر کویش نظاره کن که هزاران
یوسف مصری ز قعر چاه برآید

صبح چنان صادقست در طلب او
کز هوس روی او پگاه‌برآید

صومعه داران چو ...
از همگان وافضیحتاه برآید

غمزهٔ او مست و ...
هر که برون آید از ... برآید

گر به مثل دیرتر ز خواب بخیزد
صبح در آن روز چاشتگاه برآید

آینه گر عکس او ز دور ببیند
از دل سنگش هزار آه برآید

مرده اگر یاد او کند به دل خاک
بر سر خاکش بسی گیاه برآید

صبر کن ای دل ...
کار برآید چو سال و ماه برآید

چون ز سر عشق او کنند گناهی
بوی عبادت ازان گناه برآید

ای دل سعدی نه ...
سجده کن آنجا که ...
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:تکه ۱۲
گوهر بعدی:تکه ۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.