۴۱۷ بار خوانده شده
هر روز باد میبرد از بوستان گلی
مجروح میکند دل مسکین بلبلی
مألوف را به صحبت ابنای روزگار
بر جور روزگار بباید تحملی
کاین باز مرگ هر که سر از بیضه برکند
همچون کبوترش بدراند به چنگلی
ای دوست دل منه که در این تنگنای خاک
ناممکن است عافیتی بیتزلزلی
روییست ماه پیکر و موییست مشکبوی
هر لالهای که میدمد از خاک و سنبلی
بالای خاک هیچ عمارت نکردهاند
کز وی به دیر زود نباشد تحولی
مکروه طلعتیست جهان فریبناک
هر بامداد کرده به شوخی تجملی
دی بوستان خرم و صحرای لالهزار
وز بانگ مرغ در چمن افتاده غلغلی
و امروز خارهای مغیلان کشیده تیغ
گویی که خود نبود درین بوستان گلی
دنیا پلیست بر گذر راه آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی
سعدی گر آسمان به شکر پرورد تو را
چون میکشد به زهر ندارد تفضلی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
مجروح میکند دل مسکین بلبلی
مألوف را به صحبت ابنای روزگار
بر جور روزگار بباید تحملی
کاین باز مرگ هر که سر از بیضه برکند
همچون کبوترش بدراند به چنگلی
ای دوست دل منه که در این تنگنای خاک
ناممکن است عافیتی بیتزلزلی
روییست ماه پیکر و موییست مشکبوی
هر لالهای که میدمد از خاک و سنبلی
بالای خاک هیچ عمارت نکردهاند
کز وی به دیر زود نباشد تحولی
مکروه طلعتیست جهان فریبناک
هر بامداد کرده به شوخی تجملی
دی بوستان خرم و صحرای لالهزار
وز بانگ مرغ در چمن افتاده غلغلی
و امروز خارهای مغیلان کشیده تیغ
گویی که خود نبود درین بوستان گلی
دنیا پلیست بر گذر راه آخرت
اهل تمیز خانه نگیرند بر پلی
سعدی گر آسمان به شکر پرورد تو را
چون میکشد به زهر ندارد تفضلی
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل ۵۹
گوهر بعدی:غزل ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.