۳۵۱ بار خوانده شده

غزل ۷

مقصود عاشقان دو عالم لقای تست
مطلوب طالبان به حقیقت رضای تست

هر جا که شهریاری و سلطان و سروریست
محکوم حکم و حلقه به گوش گدای تست

بودم بر آن که عشق تو پنهان کنم ولیک
شهری تمام غلغله و ماجرای تست

هر جا که پادشاهی و صدری و سروریست
موقوف آستان در کبریای تست

قومی هوای نعمت دنیا همی پزند
قومی هوای عقبی و ما را هوای تست

هر جا سریست خستهٔ شمشیر عشق تو
هر جا دلیست بستهٔ مهر و هوای تست

کس را بقای دائم و عهد قدیم نیست
جاوید پادشاهی و دائم بقای تست

گر می‌کشی به لطف گر می‌کشی به قهر
ما راضییم هرچه بود رای رای تست

امید هر کسی به نیازی و حاجتی است
امید ما به رحمت بی‌منتهای تست

هر کس امیدوار به اعمال خویشتن
سعدی امیدوار به لطف و عطای تست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل ۶
گوهر بعدی:غزل ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.