۴۰۴ بار خوانده شده
دو تن، پرور ای شاه کشور گشای
یکی اهل بازو، دوم اهل رای
ز نام آوران گوی دولت برند
که دانا و شمشیر زن پرورند
هر آن کو قلم را نورزید و تیغ
بر او گر بمیرد مگو ای دریغ
قلم زن نکودار و شمشیر زن
نه مطرب که مردی نیاید ز زن
نه مردی است دشمن در اسباب جنگ
تو مدهوش ساقی و آواز چنگ
بسا اهل دولت به بازی نشست
که ملکت برفتش به بازی ز دست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
یکی اهل بازو، دوم اهل رای
ز نام آوران گوی دولت برند
که دانا و شمشیر زن پرورند
هر آن کو قلم را نورزید و تیغ
بر او گر بمیرد مگو ای دریغ
قلم زن نکودار و شمشیر زن
نه مطرب که مردی نیاید ز زن
نه مردی است دشمن در اسباب جنگ
تو مدهوش ساقی و آواز چنگ
بسا اهل دولت به بازی نشست
که ملکت برفتش به بازی ز دست
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:گفتار اندر تقویت مردان کار آزموده
گوهر بعدی:گفتار اندر حذر کردن از دشمنان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.