۲۱۶۹ بار خوانده شده

لف و نشر

«لف» در لغت به معنی پیچیدن و «نشر» به معنی پراکندن است اما در اصطلاح ادب آوردن دو یا چند کلمه است در بخشی از کلام که توضیح آن ها در بخش دیگر آمده است.

نکته 1: کلماتی که در بخش اوّل می آیند، «لف» و کلمـاتی که به عنـوان توضیح در بخـش دوم می آیند، «نشر» نام دارند.
نکته 2: هرگاه نظم و ترتیب بین کلمات «لف و نشر» رعایت شده باشد، آن را «لف و نشر مرتب» گویند و در غیر این صورت «لف و نشر مشوش» خوانده می شود.

مثال 1:
تا رفتنش ببینـم و گفتنش بشنـوم
از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم
توضیح: واژه های «ببینم» و «بشنوم» لف است. و دو واژه «سمع و بصر» نشر قرار گرفته است. چون کلمات « نشر» به ترتیب برای توضیح کلمات «لف» قرار نگرفته اند، لذا به آن «لف و نشر مشوش» گویند. (بصر شدم تا ببینم، سمع شدم تا بشنوم)

مثال 2: دو کس دشمن ملک و دینند: پادشاه بی حلم و زاهد بی علم.
توضیح: دوترکیب «دشمن ملک و دشمن دین» لف و دو ترکیب «پادشاه بی حلم و زاهد بی علم» نشر هستند. لذا چون توضیح «نشر» با «لف» برابر است، آن را «لف و نشر مرتب» گویند. (پادشاه بی حلم دشمن ملک و زاهد بی علم دشمن دین هستند.)

اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:حسن تعلیل
نظرها و حاشیه ها
گلبرگ
۱۴۰۲/۸/۱۴ ۱۵:۲۵

دشمن مُلک : دشمن پادشاهی
دشمن دین : دشمن دین و آیین
پادشاه بی حِلم : پادشاه بی حوصله و بدون صبر
زاهد بی‌علم : عارف (=خداشناس) بی دانش


معنی کلی : دونفر دشمن پادشاهی و دین هستند: پادشاه بی حوصله و عارف بی علم

F.S.H
۱۴۰۰/۱۲/۲۸ ۱۱:۵۰

میشه معنی کنید من به معنیش احتیاج دارم . ولی ممنون بابت توضیحات