۳۱۱ بار خوانده شده
و من حلف له عليهالسلام كتبه بين ربيعة و اليمن و نقل من خط هشام بن الكلبي
(عهد نامهاى كه با خط هشام بن كلبى براى صلح ميان قبيله «ربيعه» و «يمن» تنظيم فرمود)
هَذَا مَا اِجْتَمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ اَلْيَمَنِ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا وَ رَبِيعَةُ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا أَنَّهُمْ عَلَى كِتَابِ اَللَّهِ يَدْعُونَ إِلَيْهِ وَ يَأْمُرُونَ بِهِ وَ يُجِيبُونَ مَنْ دَعَا إِلَيْهِ وَ أَمَرَ بِهِ لاَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً وَ لاَ يَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلاً
اين پيمان نامهاى است كه مردم «يمن» و «ربيعه» آن را پذيرفتهاند، چه آنان كه در شهر حضور دارند چه آنان كه در بيابان زندگى مىكنند. آنان پيرو قرآنند، و به كتاب خدا دعوت مىكنند، و به انجام دستورات آن فرمان مىدهند، و هر كس كه آنان را به كتاب خدا بخواند پاسخ مىدهند، نه برابر آن مزدى خواهند، و نه به جاى آن چيز ديگرى بپذيرند
وَ أَنَّهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذَلِكَ وَ تَرَكَهُ أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ
و در برابر كسى كه خلاف اين پيمان خواهد، يا آن را واگذارد، ايستادگى خواهند كرد. بعضى بعض ديگر را يارى مىدهند
دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ لاَ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ وَ لاَ لِغَضَبِ غَاضِبٍ وَ لاَ لاِسْتِذْلاَلِ قَوْمٍ قَوْماً وَ لاَ لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً عَلَى ذَلِكَ شَاهِدُهُمْ وَ غَائِبُهُمْ وَ سَفِيهُهُمْ وَ عَالِمُهُمْ وَ حَلِيمُهُمْ وَ جَاهِلُهُمْ
همه متّحد بوده و به خاطر سرزنش كنندهاى، يا خشم خشم گيرندهاى، يا خوار كردن بعضى، يا دشنام دادن قومى، اين پيمان را نمىشكنند. بر اين پيمان، حاضران و آنها كه غايبند، دانايان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْهِمْ بِذَلِكَ عَهْدَ اَللَّهِ وَ مِيثَاقَهُ إِنَّ عَهْدَ اَللَّهِ كَانَ مَسْئُولاً وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ
و عهد و پيمان الهى نيز بر آنان واجب گرديده است كه «همانا از پيمان خدا پرسش خواهد شد» و على بن ابى طالب آن را نوشت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
(عهد نامهاى كه با خط هشام بن كلبى براى صلح ميان قبيله «ربيعه» و «يمن» تنظيم فرمود)
هَذَا مَا اِجْتَمَعَ عَلَيْهِ أَهْلُ اَلْيَمَنِ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا وَ رَبِيعَةُ حَاضِرُهَا وَ بَادِيهَا أَنَّهُمْ عَلَى كِتَابِ اَللَّهِ يَدْعُونَ إِلَيْهِ وَ يَأْمُرُونَ بِهِ وَ يُجِيبُونَ مَنْ دَعَا إِلَيْهِ وَ أَمَرَ بِهِ لاَ يَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَناً وَ لاَ يَرْضَوْنَ بِهِ بَدَلاً
اين پيمان نامهاى است كه مردم «يمن» و «ربيعه» آن را پذيرفتهاند، چه آنان كه در شهر حضور دارند چه آنان كه در بيابان زندگى مىكنند. آنان پيرو قرآنند، و به كتاب خدا دعوت مىكنند، و به انجام دستورات آن فرمان مىدهند، و هر كس كه آنان را به كتاب خدا بخواند پاسخ مىدهند، نه برابر آن مزدى خواهند، و نه به جاى آن چيز ديگرى بپذيرند
وَ أَنَّهُمْ يَدٌ وَاحِدَةٌ عَلَى مَنْ خَالَفَ ذَلِكَ وَ تَرَكَهُ أَنْصَارٌ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ
و در برابر كسى كه خلاف اين پيمان خواهد، يا آن را واگذارد، ايستادگى خواهند كرد. بعضى بعض ديگر را يارى مىدهند
دَعْوَتُهُمْ وَاحِدَةٌ لاَ يَنْقُضُونَ عَهْدَهُمْ لِمَعْتَبَةِ عَاتِبٍ وَ لاَ لِغَضَبِ غَاضِبٍ وَ لاَ لاِسْتِذْلاَلِ قَوْمٍ قَوْماً وَ لاَ لِمَسَبَّةِ قَوْمٍ قَوْماً عَلَى ذَلِكَ شَاهِدُهُمْ وَ غَائِبُهُمْ وَ سَفِيهُهُمْ وَ عَالِمُهُمْ وَ حَلِيمُهُمْ وَ جَاهِلُهُمْ
همه متّحد بوده و به خاطر سرزنش كنندهاى، يا خشم خشم گيرندهاى، يا خوار كردن بعضى، يا دشنام دادن قومى، اين پيمان را نمىشكنند. بر اين پيمان، حاضران و آنها كه غايبند، دانايان و ناآگاهان، بردباران و جاهلان، همه استوارند
ثُمَّ إِنَّ عَلَيْهِمْ بِذَلِكَ عَهْدَ اَللَّهِ وَ مِيثَاقَهُ إِنَّ عَهْدَ اَللَّهِ كَانَ مَسْئُولاً وَ كَتَبَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ
و عهد و پيمان الهى نيز بر آنان واجب گرديده است كه «همانا از پيمان خدا پرسش خواهد شد» و على بن ابى طالب آن را نوشت
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نامه به معاویه در افشاى سيماى دروغين او
گوهر بعدی:نامه به معاویه در اتمام حجت با او
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.