۳۰۰ بار خوانده شده

نامه به اسود بن قطبه در ضرورت خویشتن داری حاکم

و من كتاب له عليه‌السلام إلى الأسود بن قطبة صاحب جند حلوان أَمَّا بَعْدُ فَإِنَّ اَلْوَالِيَ إِذَا اِخْتَلَفَ هَوَاهُ مَنَعَهُ ذَلِكَ كَثِيراً مِنَ اَلْعَدْلِ فَلْيَكُنْ أَمْرُ اَلنَّاسِ عِنْدَكَ فِي اَلْحَقِّ سَوَاءً فَإِنَّهُ لَيْسَ فِي اَلْجَوْرِ عِوَضٌ مِنَ اَلْعَدْلِ
پس از ياد خدا و درود. اگر رأى و انديشه زمامدار دچار دگرگونى شود، او را از اجراى عدالت بسيار باز مى‌دارد. پس بايد كه كار مردم در آنچه حق است نزد تو يكسان باشد، زيرا در ستمكارى بهايى براى عدالت يافت نمى‌شود

فَاجْتَنِبْ مَا تُنْكِرُ أَمْثَالَهُ وَ اِبْتَذِلْ نَفْسَكَ فِيمَا اِفْتَرَضَ اَللَّهُ عَلَيْكَ رَاجِياً ثَوَابَهُ وَ مُتَخَوِّفاً عِقَابَهُ
از آنچه كه همانند آن را بر ديگران نمى‌پسندى پرهيز كن، و نفس خود را در حالى كه اميدوار به پاداش الهى بوده و از كيفر او هراسناكى، به انجام آنچه خداوند بر تو واجب گردانيده است، وادار ساز

وَ اِعْلَمْ أَنَّ اَلدُّنْيَا دَارُ بَلِيَّةٍ لَمْ يَفْرُغْ صَاحِبُهَا فِيهَا قَطُّ سَاعَةً إِلاَّ كَانَتْ فَرْغَتُهُ عَلَيْهِ حَسْرَةً يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ
و بدان كه دنيا سراى آزمايش است، و دنيا پرست ساعتى در آن نمى‌آسايد جز آن كه در روز قيامت از آن افسوس مى‌خورد

وَ أَنَّهُ لَنْ يُغْنِيَكَ عَنِ اَلْحَقِّ شَيْءٌ أَبَداً وَ مِنَ اَلْحَقِّ عَلَيْكَ حِفْظُ نَفْسِكَ وَ اَلاِحْتِسَابُ عَلَى اَلرَّعِيَّةِ بِجُهْدِكَ فَإِنَّ اَلَّذِي يَصِلُ إِلَيْكَ مِنْ ذَلِكَ أَفْضَلُ مِنَ اَلَّذِي يَصِلُ بِكَ وَ اَلسَّلاَمُ
و هرگز چيزى تو را از حق بى‌نياز نمى‌گرداند. و از جمله حقّى كه بر توست آن كه نفس خويش را نگهبان باشى، و به اندازۀ توان در امور رعيّت تلاش كنى، زيرا آنچه در اين راه نصيب تو مى‌شود، برتر از آن است كه از نيروى بدنى خود از دست مى‌دهى. با درود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:نامه به مردم شهرها در بیان حقایق نبرد صفین
گوهر بعدی:نامه به فرمانداران در جبران خسارت عبور لشکریان از شهرها
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.