۳۴۵ بار خوانده شده

شناخت خدا در پاسخ به ذعلب یمانی

و من كلام له عليه‌السلام و قد سأله ذعلب اليماني فقال هل رأيت ربك يا أمير المؤمنين
(اين خطبه در مسجد كوفه در سال 36 هجرى پس از جنگ جمل ايراد شد) ذعلب يمانى پرسيد «اى امير مؤمنان آيا پروردگار خود را ديده‌اى

فقال عليه‌السلام أ فأعبد ما لا أرى فقال و كيف تراه فقال
پاسخ فرمود «آيا چيزى را كه نبينم مى‌پرستم‌؟» گفت: «چگونه او را مى‌بينى‌؟» فرمود

لاَ تُدْرِكُهُ اَلْعُيُونُ بِمُشَاهَدَةِ اَلْعِيَانِ وَ لَكِنْ تُدْرِكُهُ اَلْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ اَلْإِيمَانِ
ديده‌ها هرگز او را آشكار نمى‌بينند، اما دل‌ها با ايمان درست او را در مى‌يابند

قَرِيبٌ مِنَ اَلْأَشْيَاءِ غَيْرَ مُلاَبِسٍ بَعِيدٌ مِنْهَا غَيْرَ مُبَايِنٍ
خدا به همه چيز نزديك است نه آن كه به اشياء چسبيده باشد، از همه چيز دور است نه آن كه از آنها بيگانه باشد

مُتَكَلِّمٌ لاَ بِرَوِيَّةٍ مُرِيدٌ لاَ بِهِمَّةٍ صَانِعٌ لاَ بِجَارِحَةٍ
گوينده است نه با انديشه و فكر، اراده كننده است نه از روى آرزو و خواهش، سازنده است نه با دست و پا

لَطِيفٌ لاَ يُوصَفُ بِالْخَفَاءِ كَبِيرٌ لاَ يُوصَفُ بِالْجَفَاءِ
لطافت دارد نه آن كه پوشيده و مخفى باشد، بزرگ است نه با ستمكارى

بَصِيرٌ لاَ يُوصَفُ بِالْحَاسَّةِ
بيناست نه با حواس ظاهرى

رَحِيمٌ لاَ يُوصَفُ بِالرِّقَّةِ
مهربان است نه با نازك دلى

تَعْنُو اَلْوُجُوهُ لِعَظَمَتِهِ وَ تَجِبُ اَلْقُلُوبُ مِنْ مَخَافَتِهِ
سرها و چهره‌ها در برابر عظمت او بخاك افتاده، و دل‌ها از ترس او بى‌قرارند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:دعوت به پرهیزکاری
گوهر بعدی:نكوهش ياران نافرمان
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.