۳۴۳ بار خوانده شده
و من خطبة له عليهالسلام في الشهادة و التقوى
ترجمۀ خطبه 178
و قيل إنه خطبها بعد مقتل عثمان في أول خلافته
اللّه و رسوله
لاَ يَشْغَلُهُ شَأْنٌ وَ لاَ يُغَيِّرُهُ زَمَانٌ وَ لاَ يَحْوِيهِ مَكَانٌ
هيچ كارى خدا را از كار ديگر باز نمىدارد، و گذشت زمان در او دگرگونى ايجاد نمىكند، و مكانى او را در بر نمىگيرد
وَ لاَ يَصِفُهُ لِسَانٌ لاَ يَعْزُبُ عَنْهُ عَدَدُ قَطْرِ اَلْمَاءِ وَ لاَ نُجُومِ اَلسَّمَاءِ وَ لاَ سَوَافِي اَلرِّيحِ فِي اَلْهَوَاءِ وَ لاَ دَبِيبُ اَلنَّمْلِ عَلَى اَلصَّفَا وَ لاَ مَقِيلُ اَلذَّرِّ فِي اَللَّيْلَةِ اَلظَّلْمَاءِ
هيچ زبانى قدرت وصف او را ندارد، و چيزى از خدا مخفى و پنهان نيست. نه تعداد قطرات فراوان آبها، و نه ستارگان انبوه آسمان، و نه ذرّات خاك همراه با گرد بادها در هوا، و نه حركات مورچگان بر سنگهاى سخت، و نه استراحتگاه مورچگان ريز در شبهاى تار
يَعْلَمُ مَسَاقِطَ اَلْأَوْرَاقِ وَ خَفِيَّ طَرْفِ اَلْأَحْدَاقِ
خدا از مكان ريزش برگ درختان، و حركات مخفيانه، چشمها آگاه است
وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ غَيْرَ مَعْدُولٍ بِهِ وَ لاَ مَشْكُوكٍ فِيهِ وَ لاَ مَكْفُورٍ دِينُهُ وَ لاَ مَجْحُودٍ تَكْوِينُهُ
و شهادت مىدهم كه جز اللّه، خدايى نيست، همتايى نداشته و شك و ترديدى در او راه ندارد. دين او را انكار نمىكنم و به آفريدگارى او اعتقاد دارم
شَهَادَةَ مَنْ صَدَقَتْ نِيَّتُهُ وَ صَفَتْ دِخْلَتُهُ وَ خَلَصَ يَقِينُهُ وَ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ
شهادت كسى كه نيّت او راست، درون او پاك، يقين او خالص، و ميزان عمل او گران سنگ است
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَلَمْجُتْبَىَ مِنْ خَلاَئِقِهِ وَ اَلْمُعْتَامُ لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ
و شهادت مىدهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده و برگزيدۀ او از ميان انسانهاست. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى تشريح حقائق آيين الهى انتخاب
وَ اَلْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ كَرَامَاتِهِ وَ اَلْمُصْطَفَى لِكَرَائِمِ رِسَالاَتِهِ
و به ارزشهاى ويژۀ اخلاقى گرامى داشته شد. او را براى رساندن رسالتهاى كريمانهاش برگزيد
وَ اَلْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ اَلْهُدَى وَ اَلْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِيبُ اَلْعَمَى
نشانههاى هدايت به وسيله او آشكار، و تاريكىهاى جهل و گمراهى با نور هدايت او از ميان رفت
أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَلدُّنْيَا تَغُرُّ اَلْمُؤَمِّلَ لَهَا وَ اَلْمُخْلِدَ إِلَيْهَا وَ لاَ تَنْفَسُ بِمَنْ نَافَسَ فِيهَا وَ تَغْلِبُ مَنْ غَلَبَ عَلَيْهَا
اى مردم! دنيا آرزومندان و خواهان خود را فريب مىدهد، براى شيفتگان خود ارزشى قائل نيست، و آن كس را كه بر دنيا پيروز شود مغلوب گرداند
وَ اَيْمُ اَللَّهِ مَا كَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلاَّ بِذُنُوبٍ اِجْتَرَحُوهَا
به خدا سوگند هرگز ملّتى از ناز و نعمت زندگى گرفته نشدند مگر به كيفر گناهانى كه انجام دادهاند
لِ أَنَّ اَللّٰهَ لَيْسَ بِظَلاّٰمٍ لِلْعَبِيدِ
زيرا خداوند بر بندگان خود ستم روا نمىدارد
وَ لَوْ أَنَّ اَلنَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ اَلنِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ اَلنِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ
اگر مردم به هنگام نزول بلاها، و گرفته شدن نعمتها، با درستى نيّت در پيشگاه خدا زارى كنند، و با قلبهاى پر از محبّت از خداوند درخواست عفو نمايند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت، و هر گونه فسادى اصلاح خواهد شد
وَ إِنِّي لَأَخْشَى عَلَيْكُمْ أَنْ تَكُونُوا فِي فَتْرَةٍ
من بر شما ترسناكم كه در جهالت و غرور فرو رفته باشيد
وَ قَدْ كَانَتْ أُمُورٌ مَضَتْ مِلْتُمْ فِيهَا مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي غَيْرَ مَحْمُودِينَ
چه اينكه در گذشته به سويى كشيده شديد كه قابل ستايش نبود
وَ لَئِنْ رُدَّ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ إِنَّكُمْ لَسُعَدَاءُ
امّا اگر در زندگانى خود اصلاحاتى پديد آوريد، سعادتمند خواهيد شد
وَ مَا عَلَيَّ إِلاَّ اَلْجُهْدُ
وظيفۀ من جز تلاش و كوشش در اصلاح امور شما نيست
وَ لَوْ أَشَاءُ أَنْ أَقُولَ لَقُلْتُ عَفَا اَللّٰهُ عَمّٰا سَلَفَ
اگر مىخواستم، بى مهرههاى شما را باز گو مىكردم. خدا آنچه را گذشت ببخشايد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
ترجمۀ خطبه 178
و قيل إنه خطبها بعد مقتل عثمان في أول خلافته
اللّه و رسوله
لاَ يَشْغَلُهُ شَأْنٌ وَ لاَ يُغَيِّرُهُ زَمَانٌ وَ لاَ يَحْوِيهِ مَكَانٌ
هيچ كارى خدا را از كار ديگر باز نمىدارد، و گذشت زمان در او دگرگونى ايجاد نمىكند، و مكانى او را در بر نمىگيرد
وَ لاَ يَصِفُهُ لِسَانٌ لاَ يَعْزُبُ عَنْهُ عَدَدُ قَطْرِ اَلْمَاءِ وَ لاَ نُجُومِ اَلسَّمَاءِ وَ لاَ سَوَافِي اَلرِّيحِ فِي اَلْهَوَاءِ وَ لاَ دَبِيبُ اَلنَّمْلِ عَلَى اَلصَّفَا وَ لاَ مَقِيلُ اَلذَّرِّ فِي اَللَّيْلَةِ اَلظَّلْمَاءِ
هيچ زبانى قدرت وصف او را ندارد، و چيزى از خدا مخفى و پنهان نيست. نه تعداد قطرات فراوان آبها، و نه ستارگان انبوه آسمان، و نه ذرّات خاك همراه با گرد بادها در هوا، و نه حركات مورچگان بر سنگهاى سخت، و نه استراحتگاه مورچگان ريز در شبهاى تار
يَعْلَمُ مَسَاقِطَ اَلْأَوْرَاقِ وَ خَفِيَّ طَرْفِ اَلْأَحْدَاقِ
خدا از مكان ريزش برگ درختان، و حركات مخفيانه، چشمها آگاه است
وَ أَشْهَدُ أَنْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ غَيْرَ مَعْدُولٍ بِهِ وَ لاَ مَشْكُوكٍ فِيهِ وَ لاَ مَكْفُورٍ دِينُهُ وَ لاَ مَجْحُودٍ تَكْوِينُهُ
و شهادت مىدهم كه جز اللّه، خدايى نيست، همتايى نداشته و شك و ترديدى در او راه ندارد. دين او را انكار نمىكنم و به آفريدگارى او اعتقاد دارم
شَهَادَةَ مَنْ صَدَقَتْ نِيَّتُهُ وَ صَفَتْ دِخْلَتُهُ وَ خَلَصَ يَقِينُهُ وَ ثَقُلَتْ مَوَازِينُهُ
شهادت كسى كه نيّت او راست، درون او پاك، يقين او خالص، و ميزان عمل او گران سنگ است
وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ اَلَمْجُتْبَىَ مِنْ خَلاَئِقِهِ وَ اَلْمُعْتَامُ لِشَرْحِ حَقَائِقِهِ
و شهادت مىدهم كه محمّد صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بنده و فرستاده و برگزيدۀ او از ميان انسانهاست. پيامبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم براى تشريح حقائق آيين الهى انتخاب
وَ اَلْمُخْتَصُّ بِعَقَائِلِ كَرَامَاتِهِ وَ اَلْمُصْطَفَى لِكَرَائِمِ رِسَالاَتِهِ
و به ارزشهاى ويژۀ اخلاقى گرامى داشته شد. او را براى رساندن رسالتهاى كريمانهاش برگزيد
وَ اَلْمُوَضَّحَةُ بِهِ أَشْرَاطُ اَلْهُدَى وَ اَلْمَجْلُوُّ بِهِ غِرْبِيبُ اَلْعَمَى
نشانههاى هدايت به وسيله او آشكار، و تاريكىهاى جهل و گمراهى با نور هدايت او از ميان رفت
أَيُّهَا اَلنَّاسُ إِنَّ اَلدُّنْيَا تَغُرُّ اَلْمُؤَمِّلَ لَهَا وَ اَلْمُخْلِدَ إِلَيْهَا وَ لاَ تَنْفَسُ بِمَنْ نَافَسَ فِيهَا وَ تَغْلِبُ مَنْ غَلَبَ عَلَيْهَا
اى مردم! دنيا آرزومندان و خواهان خود را فريب مىدهد، براى شيفتگان خود ارزشى قائل نيست، و آن كس را كه بر دنيا پيروز شود مغلوب گرداند
وَ اَيْمُ اَللَّهِ مَا كَانَ قَوْمٌ قَطُّ فِي غَضِّ نِعْمَةٍ مِنْ عَيْشٍ فَزَالَ عَنْهُمْ إِلاَّ بِذُنُوبٍ اِجْتَرَحُوهَا
به خدا سوگند هرگز ملّتى از ناز و نعمت زندگى گرفته نشدند مگر به كيفر گناهانى كه انجام دادهاند
لِ أَنَّ اَللّٰهَ لَيْسَ بِظَلاّٰمٍ لِلْعَبِيدِ
زيرا خداوند بر بندگان خود ستم روا نمىدارد
وَ لَوْ أَنَّ اَلنَّاسَ حِينَ تَنْزِلُ بِهِمُ اَلنِّقَمُ وَ تَزُولُ عَنْهُمُ اَلنِّعَمُ فَزِعُوا إِلَى رَبِّهِمْ بِصِدْقٍ مِنْ نِيَّاتِهِمْ وَ وَلَهٍ مِنْ قُلُوبِهِمْ لَرَدَّ عَلَيْهِمْ كُلَّ شَارِدٍ وَ أَصْلَحَ لَهُمْ كُلَّ فَاسِدٍ
اگر مردم به هنگام نزول بلاها، و گرفته شدن نعمتها، با درستى نيّت در پيشگاه خدا زارى كنند، و با قلبهاى پر از محبّت از خداوند درخواست عفو نمايند، آنچه از دستشان رفته باز خواهد گشت، و هر گونه فسادى اصلاح خواهد شد
وَ إِنِّي لَأَخْشَى عَلَيْكُمْ أَنْ تَكُونُوا فِي فَتْرَةٍ
من بر شما ترسناكم كه در جهالت و غرور فرو رفته باشيد
وَ قَدْ كَانَتْ أُمُورٌ مَضَتْ مِلْتُمْ فِيهَا مَيْلَةً كُنْتُمْ فِيهَا عِنْدِي غَيْرَ مَحْمُودِينَ
چه اينكه در گذشته به سويى كشيده شديد كه قابل ستايش نبود
وَ لَئِنْ رُدَّ عَلَيْكُمْ أَمْرُكُمْ إِنَّكُمْ لَسُعَدَاءُ
امّا اگر در زندگانى خود اصلاحاتى پديد آوريد، سعادتمند خواهيد شد
وَ مَا عَلَيَّ إِلاَّ اَلْجُهْدُ
وظيفۀ من جز تلاش و كوشش در اصلاح امور شما نيست
وَ لَوْ أَشَاءُ أَنْ أَقُولَ لَقُلْتُ عَفَا اَللّٰهُ عَمّٰا سَلَفَ
اگر مىخواستم، بى مهرههاى شما را باز گو مىكردم. خدا آنچه را گذشت ببخشايد
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:نكوهش خيانت حكمين
گوهر بعدی:شناخت خدا در پاسخ به ذعلب یمانی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.